خاطرات عاشقانه گل پسرام

بیدار شدن ی جیگر از خواب ...

هدیه های امیرعلی دایی سهیل زحمت کشید و واست ی حوله هدیه آورده عمو میثم هم زحمت کشید و واست ی بلوز هدیه آورده ناگفته نمونه هر وقت الناز جون هم میاد کلی زحمت میکشه و هربار واست ی هدیه میاره ...

برای اولین بار با خاله ها رفتیم طاق بستان، پسرم خیلی خوشحال بود با تعجب به آسمون و درخت نگاه میکرد بغل شادی جون بودی و خوابت میمومد ولی نمیخوابیدی تا آقایون زحمت کباب رو کشیدن بالاخره رضایت دادی و تو آغوشم شیر خوردی و ی کم خوابیدی ولی زود بیدار شدی جمعه هم با عمه ها و عمو بیرون رفتیم و به شما خیلی خوش گذشت. ...

هنرنمایی مامان ی نرم افزار میکس عکس رو  گوشیم نصب کردم و عکساتو خودم درست کردم ...

تا سه ماهگی امیرعلی ساعت 2 شب تو رختخواب دایی جون امیرعلی بعد از حمام با تعجب میخواستیم بریم مهمونی، لباس مردونه پوشیدی ولی بهت بزرگ بود و مجبور شدیم عوض کنیم امیرعلی با امیرحسین امیرعلی در میان انبوهی از دست مدل جدید از خوابیدن مدل هایی از تلویزیون نگاه کردن فیلم طولانی بود خسته شدی ...